تبصره و مرور بر مطبوعات

افراط گرایی با ارزش های دینی و ملی جامعه افغانی سازگاری ندارد

کابل / باختر/ 12 سنبله
مفسر سیاسی آژانس باختر می نگارد:مردم افغانستان از لحاظ تاریخی، مطابق ارزش های دینی و ملی شان مردم اعتدال پسند، همدیگر پذیر و کثرت گرا بوده اند. اقوام گوناگون و پیروان ادیان مختلف در درازای تاریخ در کنار هم زندگی مسالمت  آمیز داشته اند و دوشادوش همدیگر از استقلال، آزادی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور دفاع کرده اند و در ترقی و تعالی آن کوشیده اند. مردم به خاطر دارند که چگونه پیش از آغاز جنگ ها و بحران های سیاسی در کشور، گردش گران خارجی گروه گروه به افغانستان می آمدند و بدون هیچ نوع ترس و بیم به شهر های مختلف سفر می کردند و از زیبایی های طبیعی این سرزمین تاریخی و همچنان مهمان نوازی های افغانان لذت می بردند و با خاطره های شیرین، دوباره به کشورهای شان برمی گشتند.درآن زمان مردم ما چیزی به نام خشونت و نفرت و آن هم بر مبنای قوم، سمت، زبان، عقیده، چهره، طرز پوشیدن لباس و غیره نمی شناختند و به نام انسان، که خداوند آن را اشرف مخلوقات خلق کرده است، همه را احترام، قدر و عزت می کردند. با تاسف  افغانستان در یک مرحله ویژه یی از تاریخش در مرکز تقابل و رویارویی قدرت های بزرگ جهان قرارگرفت و  این امر زمینه را برای کشت تخم نفاق، نفرت، خشونت و افرط گرایی فراهم کرد. طراحان ستراتیژی های شماری از کشورها افراط گرایی مذهبی را موثرترین و ارزان ‍‌‎ترین وسیله دستیابی به تفوق و برتری در این تقابل سرنوشت ساز تلقی کردند و با تمام قوت و توان شان تخم افراط گرایی را در افغانستان و همچنان بخش هایی از این منطقه کاشتند. آنان در آن زمان به خود تکلیف و زحمت ندادند تا یک باردرباره پیامدهای خطرناک این اقدام شان فکرکنند. این تخم کاشت شده افراط گرایی جوانه زد و آهسته آهسته افغانستان به پناه گاه افراط گرایان جهان و تهدیدی برای امنیت دیگر کشورها مبدل شد و این امر همان طراحان ستراتیژی های کاشتن تخم افراط گرایی را واداشت تا این بار ستراتیژی های ضد افراط  گرایی تدوین کنند و آن را با استعمال قوه به منصه اجرا بگذارند. سوال این جاست که ایا اکنون با همان سادگی یی که تخم افراط گرایی، خشونت و نفرت در درازای چند دهه گذشته کاشته شد، می توان با آن مبارزه کرد؟ از واقعیت های موجود جامعه افغانی چنین بر می آید که اکنون مبارزه با افراط گرایی خیلی ها دشوار شده است. صرف همین یک واقعیت تلخ، که اندیشه ها و ایده های افراطی به پوهنتون ها و دیگر نهاد های علمی و اکادمیک کشوررخنه کرده است و تحصیل یافتگان آگاه را نیز تحت تاثیر خویش درآورده است، بیانگر دشواری و پیچیدگی مبارزه با افراط گرایی است. با تاسف تا کنون صرف به یک بُعد این مبارزه دشوار و پیچیده توجه صورت گرفته است و آن بُعد، عبارت از بُعد نظامی است. اما رویداد های هژده سال گذشته در کشور نشان داد که مبارزه نظامی و استعمال قوه برضد افراط گرایی به تنهایی خویش نمی تواند پیامدهای مطلوبی داشته باشد. باید به بُعد دیگر این مبارزه که به مراتب مهمتر از بُعد نظامی است توجه شود. این بُعد عبارت از مبارزه فکری با افراط گرایی است. در این بُعد باید تمرکز بیشتر روی این اصل صورت گیرد که اسلام دین اعتدال است نه افراط، اسلام دین صلح است نه جنگ، اسلام دین همدیگر پذیری است نه همدیگر کشی. همچنان در این بُعد مبارزه با افراط گرایی باید به اصالت تاریخی و عنعنه یی جامعه افغانی به مثابه یک جامعه مبتنی بر تنوع، کثرت گرایی و همدیگر پذیری بازگشت صورت گیرد و این ارزش های ملی دوباره احیا شود.ن. ش.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا