اخبارTOPتبصره و مرور بر مطبوعات

هفت ثور و هشت ثور دو رویداد با دو اندیشه متضاد در افغانستان

 

تبصره

کابل ۸ ثور باختر

۷و ۸ ثور تداعی کننده دو رویداد در کشوراست که اولی اسفبار و دومی غرور آفرین است.

 مبصر آژانس باختر می نگارد؛ در۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی حکومت محمد داود خان با  کودتای نظامی مشت از کمونستان سرنگون شد.

کودتاچیان با پیروزی شان و صدور فرمان‌های غیر‌واقعبینانه به معتقدات مردم تاختند وبازی کردند،دشمنی و تضاد اندیشه میان چپی ها و مردم، باعث شد که کودتاچیان در کمترین زمان با موجی از نارضایتی مردم افغانستان مواجه شوند،

در وجود ناخردی و دشمنی چپی ها با مردم، روز‌تا‌ روزجنبش‌های ضد کمونستی و قیام‌های ضد حکومتی تشدید یافت در کنار آنکه مردم از آنان انتقام می گرفتند، رهبران احزاب کمونستی هم به جان هم افتادند، جناح خلق و پرچم بر سر تصاحب قدرت درگیر شدند تجرید و تعبید و بالاخره حذف فزیکی یکدیگر، زمینه مداخله علنی شوروی سابق در افغانستان را باعث شد و با تجاوز ارتش سرخ فصل دیگری از زندگی اسفبار مردم ماآغاز شد و جنگ مردم ما، به خود اندیشه و خاصیت جهاد در برابر کفر و الحاد را گرفت و به یک جنگ مقدس که در آن حفظ ارزش های دینی و ملی یک امر بود مبدل شد.

در کل می توان گفت که کودتا هفت ثور، آغاز فاجعه درافغانستان شد که تعبات آن جنگ های ویرانگر داخلی و تنظیمی و بالاخره تجاوز شوروی، امریکا و غرب بر افغانستان بود.

در نهایت شوروی ها با افتضاح افغانستان را ترک کردند و زمام امور را به دولت یی سپردند که  عمری زیادی نداشت، سرانجام در هشت ثور سال ۱۳۷۱ رژیم تحت الحمایه شوروی سقوط کرد و افراد وابسته به تنظیم های جهادی وارد کابل شدند و پایتخت کشور که هویت و ممثل اقتدار سیاسی افغانستان به جزیره های قدرت مبدل شد و زمینه برای جنگ های ویرانگر تنظیمی مساعد شد .  

کابل به یک شهر کاملا نظامی و غیر قابل کنترل مبدل گردید و با ظهور تحریک «طالبان» از کندهار اراده برای اعاده نظم و ثبات در کشور نمایان شد و این تحریک بعد از چند سال مبارزه و جدال، توانست به ناهنجاری های که زاده  جنگ های تنظیمی بود پایان دهد و کشور را یک دست و یک پارچه نماید.

با آن که هشت ثور روز پر افتخاری در تقویم سیاسی افغانستان است و مردم ما بعد از سال ها مبارزه و قربانی توانستند ابری قدرتی را به زانو در آوردند، انتظار نداشتند که حاصل مبارزه و جهادشان، جنگ داخلی باشد. ناهنجاری زیادی بعد از پیروزی مجاهدین رخ داد، ناهنجاری های که قطعا به مجاهدین سلحشور، آنانی که فی سبیل الله جهاد کردند، شهید شدند و معلول گردیدند و یا آن مجاهدین که با پیروزی شان ترسیم از یک افغانستان مستحکم و قوی و اسلامی در ذهن داشتند ارتباط ندارد، مسوولیت تمامی این ناهنجاری آن به آن رهبران بر میگردد که باپیروزی مجاهدین یخن یکدیگر را گرفتند، یکی قدرت کلی می خواست و دیگر نمی داد.

دو رویداد ۷ و ۸ ثور می تواند رویداد های عبرت‌آموزنیزباشند اول این که؛ آنانی که فکر می کنند با زور و دهشت می توانند برارزش ها و باور های مردم افغانستان غلبه کنند و هویت اسلامی و ملی آنان را غارت کنند باید دریافته باشند که به خطا رفته اند.

دوم این که باید در دفاع  و حراست از ارزش های دینی و ملی بدون اهداف و برنامه های راهبردی شخص و تنظیمی قرار گرفت و نباید جهاد و مبارزه را مسیری برای برای رسیدن به اهداف شخصی به کار برد .

مردم افغانستان از ۷ ثور به عنوان روز زشتی یاد می کنند که سر آِغاز مصایب بی شماری برای أنان شد و از ۸ ثور به عنوان رویدادی حماسی ستایش می کنند که تلاش و جهاد آنان را به ثمر رساند  وهرگز آنانی را نمی بخشند که با خلق کردن فاجعه ۷ ثور هستی و زندگی مردم را گرفتند و همچنان آنانی را نمی بخشند که تلاش کردند با راه انداری جنگ های تنظیمی ارزش های جهاد شان را به نابودی بکشانند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا