تبصره و مرور بر مطبوعات

تبصره

کابل/  ۸  اسد/ باختر
چگونگی نظام در افغانستان در قانون اساسی کشورتعریف شده است که نیاز به بحث بیشتر ندارد.
مفسرآژانس باختر می نگارد؛ ملا هبت الله رهبر طالبان در یک پیام عیدی که روز گذشته منتشر شد در کنار آن که جنگجویان خود را به پیروزی نوید داده است از ایجاد حکومت خالص اسلامی در افغانستان سخن گفته است.
او به افراد خود گفته است  "در آستانه حاکمیت نظام اسلامی رسیده‌ایم و باید صف‌های خود را قوی‌تر و منظم‌تر و وحدت و همبستگی‌تان را محکم‌تر بسازید".
با آن که  پیام اخیر ملا هبت الله نرم تر و گویا تر از پیام های دیگر او است و در پیام اخیر محتاطانه حرف زده شده است مگر مواردی وجود دارد که نشان می دهد او خیال بافی های زیادی در سر دارد.
در پیام رهبر طالبان بیش‌تر بر رهایی زندانیان، خروج نظامیان خارجی، شکل گیری نظام افغانستان در آینده تاکید شده است و از دولت خواسته شده است که  در مسیر صلح موانع ایجاد نکند .
در بحث نظام آینده افغانستان ٬ ملا هبت الله از ایجاد یک حکومت خالص اسلامی حرف زده است در حالی که قانون اساسی افغانستان ٬چگونگی نظام در افغانستان را تعریف کرده است که نیاز به بحث بیشترندارد و مهم آن که اسلامی بودن نظام در قانون اساسی بیان شده است واسلامی بودن نظام یک اصل در حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان است وآوردن  هر نوع تغییر در قانون اسلامی٬ وابسته به تصمیم لویه جرگه است که آن را نیز قانون اساسی بیان و چوکات بندی کرده است.
مورد دیگری که در پیام رهبر طالبان وضاحت دارد مساله رهایی زندانیان است.
ملا هبت الله تبادل زندانیان را «پیشرفت مهمی» در زمینه آغاز مذاکرات میان افغانان دانسته است و خواهان برداشته ‌شدن بی‌درنگ موانع از سر راه این مذاکرات شده‌است.
رهبر طالبان به این ترتیب رهایی تمامی زندانیان آن گروه را یک پیش شرط برای آغاز گفت وگو ها میان افغانان دانسته است  و دولت که می گوید در خصوص رهایی حدود ششصد طالب ملاحظات دارد به ایجاد موانع در راه صلح متهم کرده است٬همچنان او از امریکا خواسته است که مکلفیت های خود را طبق توافق نامه دوحه انجام دهد.
ملا هبت الله خوب می داند که رهایی زندانیان طالبان یک بخشی از توافق صلح دوحه است نه یک شرط اولی٬  مسایل اساسی تر وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود که اولین آن کاهش خشونت و آغاز گفت و گو ها میان افغانان است.
دولت برای کاهش خشونت ها بار ها از طالبان خواسته است که تن به آتش بس دهند تا از ویرانی و خونریزی بیشتر جلوگیری شود و فرصت پر از اعتماد برای آغاز گفت وگو های صلح مساعد شود.
اگر دولت مانع در برابر آغاز گفت وگو های صلح می بود٬ حدود ۴۳۰۰ زندانی طالبان را رها نمی کرد و هیئت مذاکره کننده را مشخص نمی کرد.
اقدامات دولت برای آغاز گفت وگو ها میان افغانان نهایی شده است مگر این طالبان اند که بهانه تراشی می کنند  واین روند را باتاخیر ومشکل مواجه کرده اند.
واقعیت این است که درمورد صلح ومذاکرات سیاسی٬ میان طالبان اجماع وجود ندارد و این گروه در چند دستگی بسر می برند.
اگر حرف از تطبیق تعهدات توافقنامه دوحه است و رهبر طالبان بر تطبیق ان از سوی امریکا تاکید دارد٬ طالبان خود تخطی زیادی از این توافق داشته اندکه مهمترین آن ازدیاد خشونت وگسترش دامنه جنگ از سوی این گروه است .
حتا رهبر طالبان در پیام عیدی خود به کاهش خشونت ها اشاره نکرده است و از ختم جنگ چیزی نگفته است در حالی که ختم خشونت٬انفاذ آتش بس وآغاز گفت وگو های صلح خواست اساسی مردم افغانستان وجامعه جهانی است که طالبان در برابر این فراخوان بی پروا بوده اند.
اگر به اصل ماجرا در افغانستان دقیق شویم این طالبان اند که مانع اصلی در برابر صلح اند و هر روز برای به تاخیر کشاندن این روند ٬یک بهانه می کنند و یک طرح نو ارائه می دهند.
بهتراست که رهبر طالبان به جای خیال بافی٬ توجیه سازی و متهم کردن ها٬ با درایت و قاطعیت وارد عمل شوند و به گونه عملی٬ راه همکاری  با روند صلح را در پیش گیرند و با مردم خود همسو شود و این زمانی امکان پذیر است که او خانه بیگانه را ترک کند و در خانه خود مستقلانه تصمیم بگیرد. تحلیل سیاسی.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا