کابل ۱۴ حمل باختر
تبصره
کشته شدن ده کودک در دو واقعه انفجار ماین و مواد منفلق ناشده در کشور نشان میدهد که موجودیت مواد منفلق ناشده و ماین، همچنان زندگی افغانان را تهدید میکند.
مبصر آژانس باختر مینگارد؛ روز گذشته از اثر انفجار یک ماین در ولسوالی گیروی غزنی که از زمان تجاوز ارتش سرخ به افغانستان به جا مانده بود، ۹ کودک جان شان را از دست دادند، در گذره هرات نیز در حادثه مشابه یک کودک جان باخت و پنج کودک دیگر زخم برداشتند.
این دو واقعه نمایانگر آن است که مردم افغانستان همچنان با تهدید های ناشی از موجودیت مواد منفلق ناشده و ماینهای به جا مانده از زمان تجاوز ارتش سرخ و بعد هم تجاوز امریکا مواجه اند و با وجود تلاشهای موسسات ماین روبی، افغانستان هنوز هم کشور ملوث به مواد منفلق ناشده و ماین است که همواره از غیرنظامیان به خصوص کودکان قربانی میگیرد.
امروز کسانی در انفجار ماین و مواد منفلق ناشده کشته میشوند که هیچ ربطی به جنگ و قضایای سیاسی ندارند، آنانیکه روز گذشته در غزنی در پی انفجاری جان باختند، کودکانی بودند که بین ۴ تا ده سال عمر داشتند و هیچ وقت جنگ با ارتش سرخ را ندیده بودند، و یا هم از تجاوز امریکا بر کشور شان آگاه نبودند، مگر در انفجاری ماین کشته شدند که چند دهه قبل در زمین زادگاهش کاشته شده بود و به فراموشی سپرده شده بود و قضا آن را وسیله برای جان باختن این کودکان ساخت.
رویدادهای غزنی و هرات، درامه کشتار آن کودکان و افغانان دیگر است که در جنگ و مناقشه دخیل نبودند، مگر مظلومانه به شهادت رسیدند.
مشکل این است که افغانستان بعد ازسی و چند سال فرارارتش سرخ و بعد هم فرار نظامیان امریکایی، همچنان یک کشور ملوث به مواد انفجاری است و در وجود کمکهای وافر جهانی در جریان دو دهه گذشته و موجودیت موسسات بیشمار ماین روبی، هنوزهم افغانستان از جمله کشورهای در جهان به شمار میرود که بیشترین کشتزار ماین دارد.
یوناما به تازگی گفته است که در ۳۵ سال گذشته ۴۴ هزار غیرنظامی در افغانستان به شمول کودکان و زنان قربانی انفجار ماین و مواد منفجره شدهاند.
تنها درسال ۲۰۲۲ میلادی حدود ۷۰۰ کودک در افغانستان در پی انفجار ماین جان باختند، یعنی هر روز دستکم دو کودک قربانی ماین در کشور میشوند.
با وجود همه تلاشها، حدود یکهزار و ۲۸۴ کیلومتر مربع از زمین در افغانستان آلوده به ماین اند که نیاز به پاکسازی دارند.
ادامه موجودیت ماین و مواد منفلق ناشده دیگر در افغانستان دلایل زیادی دارد.
در گام نخست در طول چهار دهه جنگ در افغانستان، کشت ماین در این کشور بیش از حد صورت گرفته است، نظامیان شوروی سابق، ارتش افغانستان در آن زمان و بعد هم امریکاییها بدون نقشه و نسخه در افغانستان ماین کشت کردند، اگر نقشه و رهنمایی هم وجود داشته است به دسترس افغانان قرار نگرفته است، در کنار آن در جریان جنگهای تنظیمی، از ماین به گونهیی بیسابقه استفاده شده است و با تاسف در چنین جنگها نیز کشت ماین بدون نقشه و نشانی صورت گرفته است و حالا دشواریهای آن را کودکان وغیر نظامیان افغان حمل میکنند.
مشکل دیگر در کم کاری حکومتها در چهار دهه گذشته است، برای مبارزه با ماین ومواد منفلق ناشده دیگر، روی امکانات داخلی کمتر سرمایهگذاری شده است، برخلاف بیشترچشم به سوی نهاد ها و سازمان های امداد رسان خارجی بوده است و حالا که کشور ها و نهاد جهانی برای این کار پول نمیدهند، کار بسیاری موسسات ماین روبی هم متوقف شده است، در حالیکه با وجود ظرفیتهای داخلی، میشد با این مشکل به گونه یی دوامدار و بدون وقفه برخورد کرد.
مشکل دیگر برخورد سیاسی کشور ها و نهادهای مدد رسان با معضل ماین و مواد منفلق ناشده در افغانستان است، آنان اکنون تقریبا تمام همکاری شان را با روند ماین روبی متوقف کرده اند، در حالیکه قربانیان ماین و مواد منفلق ناشده چون گذشته کودکان و غیر نظامیان است، این کشور ها و نهاد ها باید دید سیاسی شان به معضل ماینهای کشت شده به دید عاطفی تغییر دهند.
امروز اکثر موسسات ماین روبی به دلیل نبود بودجه فعالیت شان را در افغانستان متوقف کرده اند.
رویداد دیروز در گیرو و درگذره و واقعات مشابه دیگر در بخشهای کشور، نشان میدهد که ماین و مواد منفلق ناشده که همه نشانه و یادگاری از جنگهای سابق اند و همه روزه از مردم ما قربانی میگیرند، برای ختم این معضل باید همه هماهنگ شوند، از دید سیاسی کوتاه آیند و عاطفی فکر کنند و برنامهریزی نمایند و به تقویت نهاد های داخلی که مسئولیت ماین روبی را دارند، توجه و تمرکز کنند.
همه مسئولیت داریم که با این معضل برخورد کنیم، با آموزش از خطر ماین و مواد منفلق ناشده در یک صنف درسی گرفته تا تبلیغ در منابر و تا اطلاعرسانی از سوی رسانهها و ایجاد دستههای رضا کار… میتوان به این معضل رسیدگی کرد و جانهای زیادی را نجات داد.
22 خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد