طالبان دچار اختلافات اند // اختلافات طالبان را به کجا خواهد کشانید؟

کابل باختر/ 8/ جوزا
اخباری وجود دارد که حکایۀ از تقسیم شدن طالبان به چند گروه است. این امر اختلافات شدید و روانی میان این گروه را نشان میدهد.
به گزارش آژانس باختر ، نشانه های وجود دارد که میرساند طالبان دیگر یک گروه نیستند، بل اختلافات عمیق در میان آنها وجود دارد و این اختلافات آنها را به چند بخش تقسیم کرده است.
قبل از این طالبان با آنکه خود را یک حرکت واحد میدانستند، مگر موجودیت شورا های به نام شورا کویته و شورا پشاور منقسم شدن این گروه را ثابت می ساخت و شبکه حقانی با آنکه ظاهراً خود را متعهد به اجرای اوامر ملا عمر رهبر میدانست هیچگاهی از او اطاعت نکرد، بل برنامه های این شبکه بیشتر با حلقه های وابسته با آی، اس، آی هماهنگ بود. مگر حالا وضعیت به  گونۀ دیگری سیر دارد و نشان میدهد که طالبان به چهار گروه تقسیم شده اند .
منابع استخباراتی غربی گفته اند که برعلاوه جناح ملا محمد عمر ، بخش دیگری نیز درمیان طالبان به نام محاذ فدایان عرض اندام نموده که فعالیت افراطی دارد و از شماری اعضای رهبری طالبان منجمله قاری یوسف که خود را سخنگوی این گروه میداند به عنوان ملیشه های قطری یاد میکند ،اختلاف این محاذ فدایان با مرکز طالبان درکویته زمانی هویدا شد که این گروه سخنان قاری یوسف را پیرامون یک مسئله خاص رد کرد.
محاذ فدایان در رابطه به قتل یک خبرنگار سویدنی انلتس هورنر ادعا مسوولیت کرد، مگر رهبری طالبان آن را کار آن گروه ندانست .
درکنار محاذ فدایان، شورای جهادی مجاهدین نیز، جناح دیگری در دورن طالبان است. شورای جهادی مجاهدین که رهبری آن را حاجی نجیب الله به عهده دارد که یک تن از قوماندانان ملا داد الله است ملا دادالله چند سال قبل در هلمند کشته شد.
ملا دادالله مسوول نظامی طالبان بود، مگر به اوامر و برنامه ریزی های ملا عمر اعتنایی نداشت. بل خود تصمیم می گرفت و عمل میکرد . شورای جهادی مجاهدین ادعا دارد که شورای کویته به اندیشه و خواست ملا داد الله توجه نکرده، بل زود اورا فراموش نمود حتأ دربرابر بازداشت و زندانی شدن برادر، ملا داد الله از سوی استخبارات پاکستان خاموشی اختیار کرده است.
جناح چهارمی وابسته به معتصم آغا جان است که زمانی مسوول کمیته سیاسی شورای کویته بود و حالا از طالبان جدا شده و برای اعاده صلح درافغانستان کار میکند.
به باور آگاهان سیاسی درافغانستان ، دورنمای فعالیت طالبان و تثبیت این مسئله که آنها وسیله برای تحقق برنامه های پاکستان درمنطقه اند و ازاین گروه دربازی های سیاسی استفاده ابزاری میشود، باعث گردیده تا چند دلبستگی در میان طالبان پدید آید .
این اختلافات با دور شدن مولوی عبدالقیوم ذاکری از سمت امور نظامی گروه طالبان جدی شده است.
از طرف دیگر پاکستان نیز با درک اوضاع موجود میکوشد تا طالبان به چند دسته تقسیم شوند، تا اصل اداره و تصمیم گیری مرکزی ازآنان گرفته شود و یک جناح را علیه جناح دیگر ایستاده نماید.
احمد سعیدی آگاه مسایل سیاسی و دیپلومات سابق افغان درشهر پشاور به این عقیده است که برکناری مولوی عبدالقیوم ذاکری درعمیق شدن این اختلافات اثر گذار است، زیرا او وظیفه داشت تا روند انتخابات را مختل سازد که یا نتوانست و یا نخواست این کار را بکند.
همچنان گروپ های دیگری در کنر و جاهای دیگر علیه ملا عمر بغاوت کردند حالا چهار دسته معیین درمیان طالبان سربلند کرده اند که بعضی شان در داخل افغانستان با معتصم آغاجان تماس دارند و بعضی هم با سید اکبر آغا.
جاوید کوهستانی آگاه مسایل سیاسی و امنیتی به این باوراست که پاکستان احساس میکند که سازمان های حریص استخباراتی در دورن طالبان نفوذ کرده اند به همین دلیل روی طالبان بی اعتمادی است ، بی اعتمادی و اختلاف درمیان طالبان به چند دستگی انجامیده و این امر باعث تضعیف طالبان شده که نمیتوانند به گونه گستردۀ عملیات های شان را انجام دهند.
عتیق الله امرخیل آگاه امور نظامی با برشمردن موارد اختلافات میان گروه طالبان و پارچه شدن سطح رهبری این گروه میگوید: عامل اختلافات همیشه درمیان احزاب و گروه ها بیشتر روی نظریات وگرفتن قدرت به وجود می آید، اما عوامل اختلافات درمیان طالبان مسلح میتواند درکنار تفاوت نظریات روی جنگ و مذاکرات صلح با دولت افغانستان ووابستگی های شبکه اعضای رهبری این گروه باشد.
چون شبکه استخباراتی پاکستان خواسته های خودش را ازاین گروه دارد ، عرب ها خواسته های خود شان را و حتی امریکائیان هم دست درازی های خود شان را دارند که این همه میتواند سبب بروز اختلافات درسطح رهبری طالبان گردد.
ولی اختلافات بوجود آمده دو گزینه را فراه راه حکومت افغانستان قرار میدهد ، یکی اینکه فرصت خوبی را به خاطر جذب طالبان به دولت مساعد میسازد و دوم مشکلات را درراستای مذاکرات صلح بوجود می آورد که با کدام یکی این مذاکره نماید و با کدام یکی شان نکند.
امرالله امان یکی دیگری از آگاهان امور نظامی میگوید: گروه طالبان از همان آغاز تشکیل یک گروه وابسته به شبکه استخباراتی پاکستان بود و حالا هم آی،اس، ای در اختلافات بوجود آمده میان طالبان دست دارد ، چون درگذشته زمانی که پاکستان دید که منافعش در افغانستان را نمی تواند ازگروه های جهادی بدست آورد او تلاش نمود تا آنها را به هفت تنظیم تقسیم نماید که این کاررا کرد و موفق هم گردید ، درحال حاضر چون تعدادی از قوماندانان طالبان به صورت قصدی نخواستند انتخابات 16 حمل را اخلال نمایند و به اراده مردم شان احترام قایل شدن ، پاکستان دست به تقسیم این گروه زد تا خواسته هایش عملی گردد.
به هر ترتیب این سیر حوادث خواهد بود که ثابت خواهد ساخت، این اختلافات چه پیامد های برای جامعه افغانی دارد و سرنوشت طالبان را به کجا خواهد برد.