اخبارتبصره و مرور بر مطبوعات

تبصره

کابل/ ۲۷  ثور/ باختر

شکست بن بست در مذاکرات دوحه٬ یک گام ویک نوید خوب برای آغاز گفت وگو های سازنده و معنا دار است٬ گامی که باید استوارتر برداشته شود نه آن که متوقف شود.

مفسرآژانس باختر می نگارد: پس از چاشت روزجمعه دوم عید هیئت‌های مذاکره کنندۀ دولت  و طالبان پس از یک وقفۀ طولانی دیداری در دوحه داشتند٬ با آن که این دیدار بیشتر تعارفی  و به اساس سنت دید و وادید در عید انجام شد مگر این که دو طرف اعلام کردند برای مذاکرات جدی تر آماده شده اند، می تواند یک نوید تازه برای مردم افغانستان باشد که ۴۲ سال یکدیگر را به اشارۀ بیگانگان کشتند٬ وطن خود را ویران کردند مگر برای دیگران امکانات پیشرفت و ترقی مساعد کردند.

این که در جریان ماه ها و سال های گذشته تلاش‌ها برای احیای روند صلح نیز نتیجۀ ملموسی نداشته است٬ مشکل در این است که ما افغانان خود و منافع خود را نشناختیم وبیشتر به منفعت های مقطعی و زود گذر که تنها منافع یک یا چند شخص و در نهایت منافع یک گروه خاص را تامین کرد چنگ زدیم ٬ پراگندگی  و نبود اراده برای صلح باعث شد که سرنوشت نشست های متعدد در بارۀ صلح در افغانستان ناروشن باقی بماند.

نشست استانبول  در حال حاضر دچار همین سرنوشت شده است مگر ما افغانان به حکم منافع ملی محکوم به این استیم که به چنین یک حالت پایان بخشیم و پیشرفت اخیر در دوحه بار دیگر این فرصت را به میان آورده است که ماروند صلح را تقویت کنیم. 

روز جمعۀ گذشته در کنار آن که هیئت های مذاکره کنندۀدو طرف در دوحه بار دیگر با هم نشستند و بن بست در مذاکرات را شکستند٬ منابعی از قول طالبان گفته اند که این گروه آمادۀ پیش‌برد جدی مذاکرات صلح با هیئت جمهوری اسلامی افغانستان در روزهای آینده در دوحه است.

این گفته ها امید ها را برای تقویت روند گفت و گو های صلح بیشتر کرده است٬ در حالی که در گذشته بن بست در مذاکرات بیشتر با عملکرد و خواست های طالبان پیوند زده می شد زیرا این گروه به جای مذاکرات سازنده و معنا دار٬ به فکر بهره گیری های سیاسی بود و بیشتر تلاش می کرد که با وقت کشی٬  خواست و مطالبات خود را به کرسی نشاند٬ مگر موضع گیری تازۀ طالبان٬ می تواند وضعیت را در مسیرمثبت تغییر دهد.

این که طالبان گفته اند؛در مذاکرات استانبول شرکت می کنند٬ اما نتیجۀ نهایی دربارۀ مذاکرات صلح باید در دوحه به دست آید حرف قابل بحث نیست مهم تقویت  روند  گفت وگو های صلح است  که بایدهر دو طرف در قبال آن مسوولیت پذیر باشند.

مهم٬ محل و مکان مذاکرات نیست٬ مهم نیت واراده برای ختم جنگ  و اعادۀ صلح در کشور است تلاش‌ها در دوحه و استانبول، هردو، در نتیجه بخشیدن به مذاکرات صلح کمک خواهد کرد ضرور است که دوطرف به خصوص طالبان٬  نیت وصلاحیت تصمیم گیری داشته باشند و تن به مذاکرات معنا دار دهند.

حرف دیگر٬ افغانی شدن روند گفت وگو های صلح است هدف از افغانی شدن گفت وگو های صلح این است که این روند به تمام معنا افغانی باشد و تحت تاثیر بیرونی ها نباشد٬ مگر حرف هایی وجود داردکه پاکستانیان تاثیر پذیری خود را بر طالبان حفظ کرده اند٬ این که طالبان در روز های اخیر انعطاف پذیری نشان داده اند بیشتر به سفر اخیر لوی درستیز پاکستان به کابل ربط داده می شود٬ جنرال باجوه در سفر به کابل گفته است که پاکستان از بازگشت امارت اسلامی به قدرت حمایت نمی کند و خواستار حل معضل افغانستان از طریق خود افغانان است.

 او همچنان گفته است که پاکستان تلاش می کند که طالبان را به میز مذاکره باز گرداند٬ از سویی هم، شیخ عبدالحکیم حقانی رییس گفت وگو کنندۀ طالبان در بیش از بیست روز گذشته در پاکستان به ‌سر می‌برد  بدون شک او مصروف رایزنی ها و مشوره ها است٬ این در حالی است که هم امریکا٬ هم روسیه و هم دولت افغانستان هم ناتو و هم اروپا … به این باور اند که پاکستان نفوذ قابل ملاحظه یی بر طالبان دارد و این کشور می‌تواند که طالبان را تشویق و ترغیب به مذاکره  با دولت افغانستان کند.

حرف مهم این است که افغانان باید آماده شوند که جنگ را کنار گذارند در غیر آن در وجود بازی های پیچیدۀ استخبارات کشور های بیگانه٬ ما بیشتر به عمق فاجعه داخل خواهیم شد.

انفاذ آتش بس سه روزه با امید واری آغاز و با امید واری ها دنبال شد مگر انجام آن بازهم نگران کننده است بازگشت هر دو طرف به میدان جنگ، جز قطع امید از صلح و تداوم کشتار پیام و پیامد دیگری  به مردم افغانستان ندارد.

اگر اوضاع را با واقعیت های آن دنبال کنیم دولت فرصت های زیادی ایجاد کرد که آتش بس به میان آید٬  آتش بس مقدمه برای تقویت گفت وگو های صلح باشد٬ انتظار همین است که دو طرف به خصوص طالبان  به جای برگشت به میدان جنگ٬ روی احیا و تقویت روند سیاسی معضل افغانستان که گفت وگو ها مرحلۀ اول آن است  تمرکز کنند  و از فرصت‌های موجود استفاده درست شود.

 طالبان واقعیتی از جامعه ما اند و دولت هم ممثل ارادۀ مردم است پس هر دو نقش یکدیگر را نادیده گرفته نمی توانند٬ طالبان باید بپذیرند که افغانستان امروز٬ افغانستان دهۀ نود نیست و مردم هرگز به گذشته نمی روند٬ بهتر است که روند تازۀ شکل گرفتۀ گفت وگو بر مبنای واقعیت ها دنبال شود و بالاخره پذیرفت که جنگ فرصت ها و آرزو های زیادی را نابود کرده است و دیگر مردم تحمل جنگ را ندارند. تحلیل سیاسی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا