کابل باختر ۳ حوت
زخمی و ناپدید شدن یک قوماندان گروه طالبان در کویته پاکستان نمایانگر این است که استخبارات پاکستان سخت در تلاش مهار کردن چهره ها در گروه طالبان است که به گفته آنها سرکش خوانده میشوند.
به گزارش آژانس باختر، ملا هارون یکتن از قوماندانان گروه طالبان روز دوشنبه هفته گذشته درشهر کویته پاکستان هدف یک حمله مسلحانه قرار گرفت و زخمی شد.
نکته قابل بحث این است که ملا هارون به تعقیب زخمی شدن به شفاخانه انتقال یافت مگر از شفاخانه ناپدید گردید و تاکنون اطلاعی از او در دست نیست .
معلوم نیست که کی براو آتش گشود ، کی او را برشفاخانه انتقال داد و کی او را از شفاخانه دزدید، واضح نگردیده که ملا هارون وابسته به کدام جناح گروه طالبان است مگراستخبارات پاکستان قتل و ترور آن چهره های مطرح درگروه طالبان را که متمایل به صلح و گفتگوهای بین الافغانی اند شدت بخشیده است. زیرا استخبارات پاکستان هیچگاهی نخواسته تا مسیر صلح در افغانستان از اداره آنها بیرون شود.
چنانچه یک روز قبل از حمله برجان ملا هارون، مولوی عبدالرقیب یکی از اعضای فعال شورای کویته که با مقامات افغان غرض قطع جنگ و قطع حملات تروریستی درکشور آبایی اش افغانستان وارد مذاکره بود درمنطقه ناصر باغ در حومه شهر پشاور هدف قرار گرفت و کشته شد.
این که حمله برجان ملا هارون با قتل مولوی رقیب و پروسه صلح که دولت افغانستان آن را آغازکرده ارتباط دارد یا خیر ؟ مگر حملات اخیراین نکته را واضح میسازد آن چهره های سرکش طالبان که از ادامه همکاری با آی اس آی ابا میورزند و یا علاقمند به ختم جنگ و برادرکشی در افغانستان اند در پاکستان دیگر مصئون نیستند .
اکنون زمان آن فرارسیده که طالبان راه شان را با آی اس آی جدا سازند. باید گفت که این پنجمین بار در طول سه ماه گذشته است که افراد سرشناس طالبان درکویته هدف قرار میگیرند.
به گفته یک آگاه امور امنیتی آنانیکه در شورای کویته مخالف صلح اند و نمیخواهند دری گفتگو با دولت افغانستان باز شود یا خود پاکستانی اند که طرزلباس ، قیافه و صحبت شان با مردم ولایت های جنوب غربی افغانستان مطابقت دارد و یا آنعده طالبان افغان اند که انگشت شمار اند که دیگر هوای وطن در سرندارند بل اکنون تجار شده اند و از درک جنگ و برادرکشی درافغانستان صاحب ثروت گردیده اند آنها از افغان بودن شان چشم پوشیده اند و بیشتر به منافع استخبارات پاکستان که خود وابسته به آنها اند فکر می نمایند . اطفال و فرزندان آنها از مکاتب عالی پاکستان که اجرت درسی درآن گزاف است استفاده می نمایند. زنان و دختران شان به بازار و محلات تفریحی میروند و بالاخره برای خود یک زنده گی معیاری ومدنی را مساعد ساخته اند درحالیکه برای دختر افغان مکتب رفتن را منع میکنند آنها را به اصطلاح بدون محرم شرعی از رفتن به بازار مانع میشوند و کارهای متحجرانۀ دیگر .
پس این میرساند که طالبان یک پروژه سیاسی است که ازسوی استخبارات پاکستان درمشارکت با شماری از استخبارات دیگر کشور های بیرونی که اهداف دراز مدت درسطح منطقه و آسیامیانه دارند ایجاد شده است خوشبختانه با گذشت هر روز اعضای واقع بین طالبان این باریکی را درک میکنند و به سوی صلح و وطن دوستی و هم نوع دوستی رجوع میکنند.
