روز جهانی محو خشونت علیه زنان

کابل باختر4 قوس
چهارم قوس مطابق به 25 نومبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان است این روزبرای زنان افغان که با انواع ناملایمت های روزگار مبارزه میکنند و خشونت های زیادی را متحمل میشوند اهمیت ویژه دارد.
زنان افغان در حالی از این روز تجلیل میکنند که در افغانستان درسیاست و اجتماع همیشه لب به شکایت گشوده میشود و از ناهنجاری ها ، زندگی رقتبار ناملایمت ها و انواع خشونت علیه زنان سخن به میان می آید. واقعیت این است که بخش عظیم از زنان درافغانستان با انواع خشونت روبرواند مصئونیت روانی آنها صدمه دیده و کمتر کاری برای نجات آنان صورت گرفته است.
افغانستان کشور که سنن ، عادات و رواج های مختص به خود را دارد کمتر به رعایت حقوق زن پرداخته شده و صدای این قشر کمتر شنیده شده است . زنان درافغانستان درمحور معاملات ناهنجار اجتماعی قرار دارند.زندگی زنان درروستا ها ویژگی ها و مرزبندی های خود را دارد. از زنان حق تصمیم گیری درقضایای خانوادگی گرفته شده، حق تحصیل آنها یا هیچ رعایت نمیشود و یا هم درمحدوده مسجد و یا چند صنف ابتدائیه مکتب خلاصه میگردد ، حق انتخاب شریک زندگی را ندارند و این امر کلاً وابسته به خانواده آنهم به مردان است ارائه خدمات صحی برای زنان روستایی درسطح محدود بوده حتا درمواردی رفتن زنان نزد داکتر ویا طبیب یک امر غیرممکن پنداشته میشود. تکان دهنده تر این که زنان محور معاملات در روابط خانواده گی بوده حتا میتوان گفت امتعه برای فروکش نمودن مناقشات و کشیدگی های قومی و خانوادگی به شمار میروند و بد دادن بدترین و زشت ترین شیوه در چنین معاملات است برخورد بدوی و دور از انصاف بازنان و دختران وضعیت پیچیده را برای اجتماع افغانستان ببار آورده است
ده ها نمونه خشونت علیه زنان در حافظه داریم . در غور که درآن دختری جوانی بنام رخشانه دریک دادگاه ساختگی و صحرایی سنگسارشد، زجر کشی دختر جوانی بنام فرخنده درکابل ، قتل گروگانان درارغنداب زابل که درآن به شمول دختر نه ساله چند خانم سربریده شد و قتل تورپیکی الفت درکندهار و نمونه های از جنایات و خشونت های است که علیه زنان درکشور روا داشته میشود . به همین گونه خشونت های خانواده گی ، خشونت های اقتصادی ، نا امن بودن و غیر مصئون بودن فضای کار و عدم تحمل زنان دراجتماع باعث گردیده که زنان دچار مشکلات جدی باشند.
سنن ناپسند وحاکم بودن نظام مردسالاری درخانواده ها، نبود سواد دینی و معاصر باعث شده تا زنان ناهنجاری های زیادی را درکشور متحمل شوند.
درطول شانزده سال گذشته برای حراست و دفاع از حقوق زنان درکشور برنامه ریزی های زیادی صورت گرفت مگر آنچنان که توقع میرفت موثر تمام نشده است
آگاهان سیاسی و فعالان حقوق زن به این عقیده اند که خشونت علیه زنان درافغانستان ازموضوعات مانوری درعرصه سیاسی و اجتماعی حساب شده است حتا مبارزه برای اعاده حقوق زنان درکشور با منفعت و انگیزه های سلیقوی همراه بوده است و موجودیت انجوها و موسسات بیشمار به جای تامین حقوق زن، فضا را برای کسب امتیاز ومنفعت برای یک قشر معین مساعد ساخت .
آگاهان سیاسی تاکید دارند که عدم همخوانی در شعار و هدف باعث گردیده تا اعاده حقوق زن درافغانستان راه پرخم و پیچ را دنبال کند . این مشکل زمانی حل شده میتواند که محو خشونت علیه زنان درافغانستان به عنوان یک ارزش و هنجار تعریف شود و به نفع این هنجار و ارزش، تعهد صادقانه وکارموثر صورت گیرد . اقشارجامعه درهمه سطوح فعالیت منظم و هماهنگ را به راه اندازند . منابر ، محلات خوب برای توضیح حقوق زنان اند هرگاه مردم از حقوق زن که اسلام آن را تعریف نموده و ارزش را که اسلام برای زن قایل شده است آگاه شوند بسا از مشکلات زنان کشور بخصوص زنان روستایی حل خواهد شد به همین ترتیب ، رسانه ها ، مکاتب موسسات تحصیلی ، اماکن عامه … محلات مناسب برای توضیح حقوق زنان بوده میتواند که باید از آنها به عنوان یک فرصت استفاده کرد و مردم را بخصوص آنانی که سواد کمتر از آموزه های دینی و علوم معاصر دارند از حقوق بشری و انسانی زنان آگاه ساخت و به این ترتیب یک جامعه مصئون را ایجادکرد. خلیل